متنفرم از خانوادم
مامانم فرستادش کلاس کینگ بوکسینگ
هشت سال ازم کوچیکتره
یساعت پیش میخواستم برم حموم خواهرمو صدا زدم برام یچیزی بیاره داداشم خواب بودم از موهام گرفت کشیدم و شروع کرد فحش زشت دادن که خواب بودم بیدارم کردی
قد و هیکلش ازم بزرگتره با اینکه پونزدع سالشه زورش زیاده منم زورم بهش نرسید تا تونستم صورتشو چنگ انداختم و گلوشو فشار دادم
تهشم مامانم اومد از شاهزاده و وارث تاج و تختش دفاع کرد😐😐😐😐