نمیدونم چی بگم چیکار کنم حال خوبی ندارم کس و کاریم ندارم اصن تنهاترین ادم منم ،محرم ترین مرد بهمم شوهرمه ک از همون اول متوجه شدم نامحرم ترینه بهم.الان فقط خودممو بچم.و این بیکسی آزار دهندست ایکاش خانوادم حمایت گر بودن ایکاش میتونستم باز برم حرم امام علی چند سال پیش وقتی رفته بودم اونجا انگار یه پدر واقعی بغلم کرده چنان آرامشی بهم تزریق شد برام عجیب بود الان دلم اون ارامشو میخواد.
شوهرم خیلی عیبو ایراد داره و منم چاره ای جز کنارش بودن ندارم چون ن جاییو دارم ن کسیو اگر هستین عیباشو بزارم