افرین به نحوه پرسش محترمانه سما
من دو پسر دارم
اصلا ابدا هیچوقت زدن رو درست نمیدونم و از خدا صبر میخوام
در شرایط وحشتناک روحی خودمو میزنم بجای اونها
خودم از خاطرات کتک خوردن گه و گاهی بخاطر زبان دراز بودن و هوش زیادم که قانع نبودم حس خوبی ندارم
ولی خودم برام یکی دوبار پیش اومده
بعضی هاشو هنوزم تایید میکنم مثلا پسرم زد به بیضه برادرکوچکتر جوری که ضعف کرد از درد
بعضیهاش برام عذاب جهنمه یاداوریش مثلا دوبار بخاطر خستگی و بیخوابی هام و ناراحتی از شوهرم پسر کوچکم رو ناجور زدم
کسی هم نبود جدامون کنه.و پسرم با گریه بازم میومد بغلم و میگفت مامانی
من اون دوبار حیوون بودم.پسرم ۳ سالش بود.ابن ۲ مورد با به یادآوری منو میکشه و زنده میکنه