همه کاری کرده برام منم دوسش دارم و قطعا کاراشو میبینم اما خانوادم و چی بگم این پسره قصد اصلیش ازدواجه این پسره یطوریه انگار ی کلمه را موقع استرس دو بار میگه ی چی شبیه لکنت ن همیشه ع اونورم پول نداره بعدشم کُرد هستش خانوادم هیچ رضایتی ندارن امروز مامانم سر همه چی کنار اومد و راضی شد ببینتش یهو خواهرم گف لکنت داره مامانمم گف کامل کنسله
پسرع هم ک از صبح سر کار بود تا الان راضی شده بود بدون غذا و هیچی بیاد .. و همه کارم بدون حقوق خودش کرد ک زودتر برسه بچم
دلم براش سوخ حقیقتا نمیخام هیچی ب هیچی انقدر خوبی کنه ....