طرف میاد چند بار ابراز دلتنگی میکنه
منم جواب ندادم چون خیلی با بد جنسی ولم کرد
بلاکش کردم تا چند ماه بعد
الان که من دلم تنگ شده
انگار شده یخ
هی درمورد دخترا میگه حرصمو در میاره میگه شوخی کردم
اولش فک گردم دوسم داره و میخواد ببینه چقد روش حساسم
اما الان میبینم واقعا براش مهم نیستم
مثلا از صبح تا الان کلا چند دونه پیام داده
هی میره باشگاه بدنسازی و فوتبال و مسجد
امروزم بهم گفت میخواد با ی مذهبی ادواج کنه
اون ابرومو تو فامیل برد چون همه میدونستن ما میخوایم همو
واقعا این آه کشیدن من اونو نمیگیره؟
حالمو خیلی خراب کرده
قسم خوردم دیگه باهاش حرف نزدم اما نتونستم بعد ۲سال دوری حرف نزنم
خیلی ازش متنفرم چون خیلی دلمو شکوند و میشکونه
خدا
کجایی
من گفتم میخوام بیام کربلا
چرا ی کاری کردی تو دام بازی روانی اون عوضی بیفتم
منی ک هیچی کم ندارم دارم برا اون الدنگ اشک میریزم