جمع کثیری بودیم وایساده بودیم تاییدیه بگیریم،یک نفر بود یه زن بود،میومد دستامونو نگا می کرد یکی یکی دستاشونو نشونش دادن ولی نپسندید،نوبت من رسید گفت دستاتو ببینم،نشونش دادم،گفت دستای تو فوق العاده ست،خیلی زیبا و قشنگن،چندین بار از دستام تعریف کرد،فقط دستای منو پسندید بین همه،اون لحظه من یه حلقه ی ازدواج دستم بود...
بنظرتون تعبیرش چیه؟