وسط یه شیفت سخت کاری، یهو جوری کمرم درد میگیره و زیر دلم تیر میکشه نفسم بند میاد از درد ولی باید اصلا به رو خودم نیارم... بعد همراه بیمار میاد میگه چرا قوری خالیه، چرا ماست نیاوردند، چرا این وری میخوابم خوابم نمیبره،. ...دلت میخواد بشینی کف زمین عر بزنی ... خدایی چه جوری دلتون میاد منه حامله سه دور یه راهرو رو تا ته برم و بیام ساعت یک شب فقط واسه این سوالای مسخرتون
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
همه مشاغل سختی دارند یاد خودم افتادم سر کلاس پریود شدم نمیشد کلاس را رها کنم کمی به زنگ مونده بود خوشحال بودم الان میرم سرویس زنگ خورد والد دانش آموز اومد منو به حرف گرفت نه تونستم استراحت کنم نع ناهارم رو بخورم فقط دو دقیقه رفتم سرویس اوضاع را سر و سامون دادم برگشتم سر کلاس با درد شدید شکم و کمر لبخند زدم و درس دادم بچه ها هم که کلا انگار حس و حال آدم را درک میکنند وقتی حال نداری شیطون تر میشن
یا خداشما پرستارا همینجوریش اعصاب معصاب ندارین،چه برسه حامله هم باشین.یه بار ما از شماها روی خوش ندی ...
نه همه اشون هم بی اعصاب نیستن پرستار مهربون هم کم نداریم ایشونم بارداره طفلک صبرش کم شده بعضی همراه ها هم واقعا اذیت میکنند کلا آدم همه جوره هست سخته مشاغلی که با آدم ها تعامل دارند چون سطح فرهنگ و برخورد آدم های مختلف متفاوته