حقیقتش تقریبا دوماه پیش بابام گوشیمو از من گرفت،بعد حالا چند شب پیش از هیئت اومده بودیم من خسته و کوفته دراز کشیده بودم داشت کم کم چشام سنگین میشد یهو بابام گفت اون گوشیو که برداشتی ببر بذار سره جاش منم از دنیا بی خبر گفتم کدوم گوشی اونم گفت گوشی خودت ک گذاشته بودم تو جیب کتم تو برداشتی حالا بذار هرجا هست بیار بذار سره جاش همه اینا رو با لحن تند،،بعد اومد کل اتاقمو گشت گوشی رو پیدا نکرد آخر مامانم گوشی رو تو کمد لباسا پیدا کرد حالا من هرچی با گریه می گفتم من برنداشتم باور نمی کرد الان تقریبا یک هفته میگذره بنظرتوت چیکار کنم
و بدتر از همه اینکه میخواست همون شب گوشی رو بهم بده و به خاطر این اتفاق دیگه گفت کلا به گوشی فکر نکن