2777
2789

پدرشوهرم یکم بیماره شوهرم از بچگی پیش پدربزرگش اینا بزرگ شده.. بعد شوهرم میگه از بزرگ تا کوچیک خانوادمون برام زحمت کشیدن من به گردنشون حق دارم... اصن تا اینجا قبول.. ولی من مسئول این نیستم ک بخوام زحمتایی ک برای شوهرم کشیدن رو منت رو سر من بزارن.. بعد من خودم مادرشوهر پدرشوهر دارم براشون زنگ میزنم. ولی اینا توقع دارن من هر روز بهشون زنگ بزنم به پدربزرگ و مادربزرگ شوهرم.  اوایل ازدواج ک اینجوری بودن هم خودشون تماس میگرفتن خیلی هم ازم توقع زنگ داشنن.  به شوهرم گفتم من نمیتونم اینجوری تحمل کنم چون ادم درونگرام از تماس متنفرم.  خلاصه این عادتو از سررشون گرفتم.. دیگ ن زنگ میزنم ن اینا.  فقط هفته ایی یبار خونشون میرم.  و فقط به مادرشوهرم پدرشوهرم تماس میگیرم.  اونم یکی دوبار در هفته.. کار بعدی میکنم؟! 

friendly.. من و رفیقم🫀

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ولی من عاشق پدر بزرگان و مادربزرگ ها هستم 

من پدر بزرگ همسرم مریضه همیشه خودم میگم بریم بهشون سر بزنیم 

حالا که اینا توقع دارند شما یه زنگ به پدر بزرگ گاهی بزن دلش شاد میشه خدا هم دلتو شاد میکنه

نه عزیز شما حد معمول رو رعایت میکنی

بعذ مثلن برم اونجا خواهرشوهرم خیلی سلیطه هست ولی فعلا اوایل ازدواجمونع یکم مدارا میکنه.  بعد دلش میخواست من همش باهاش خوب یا صمیمی شم همش میگفت بیا خونمون. چون خونشون نزدیک مادرشوهرمه.. ولی اصننن نمیرمممم اونجاا. خیلی هم رسمی هستم باهاش.. ولی همش دوس داره بهم بچسبه😣

friendly.. من و رفیقم🫀
بگو مامان و بابا و خاله و دایی و..... منم برام زحمت کشیدن هر هفته بزنگ بهشون پسولی اگه پدربزرگ آدم خ ...

عزیزم جوون هستن.. من خودم خیلی دل رحمم.. اوایل براشون هدیه و لباس میخریدم همیشه.. ولی کم کم به اخلاق واقعیشون برگشتن.. خیلی ادمای دخالت گر و زوگویی هستن.  مثلن به شوهرم. میگن دیگ انقدر خونه زنت نرو.  یا اگ شب بخوایم بیرون بریم ژنگ میزنه چرا رفتین زود بیاین..  اینا خیلی دیک بهم برخورد.  برای همین گفتم دیگ انقدر افسار به دستشون ندم

friendly.. من و رفیقم🫀
چند سالشونه با نمکن بخدا به نظرم محبت دارن

عزیزم جوون هستن.. من خودم خیلی دل رحمم.. اوایل براشون هدیه و لباس میخریدم همیشه.. ولی کم کم به اخلاق واقعیشون برگشتن.. خیلی ادمای دخالت گر و زوگویی هستن. مثلن به شوهرم. میگن دیگ انقدر خونه زنت نرو. یا اگ شب بخوایم بیرون بریم ژنگ میزنه چرا رفتین زود بیاین.. اینا خیلی دیک بهم برخورد. برای همین گفتم دیگ انقدر افسار به دستشون ندم

friendly.. من و رفیقم🫀
بعذ مثلن برم اونجا خواهرشوهرم خیلی سلیطه هست ولی فعلا اوایل ازدواجمونع یکم مدارا میکنه. بعد دلش میخ ...


خوب حد معمول رو رعایت کن عزیزم صمیمیت زیادی هم خوب نیست 

همیشه بهشون لبخند بزن با احترام باهاش صحبت کن 

ولی زیاد صمیمی نشو

عزیزم جوون هستن.. من خودم خیلی دل رحمم.. اوایل براشون هدیه و لباس میخریدم همیشه.. ولی کم کم به اخلاق ...

عقدی یا ازدواج کردی


اتفاقا بگو باشه زود میایم شوهرت ببر خونه خودتون شب بخوابین باهاش بگو بخند ک دل بکنه از همه شون

خدایا از اینکه پسر کوچولو بهم دادی شکر
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792