2777
2789
عنوان

مادر شوهرم رو اعصابم

195 بازدید | 15 پست

سلام خانما مادرشوهرم همش فضولی میکنه به پدرشوهرم یا هم شوهرم امروز موقع غذا آماده کردن گوشم رو گذاشته بودم رو اوپین اشپزخانه بعد غذا بردم به اونا فراموشم شده بود افتاب زده به گوشیم گوشیم کم داغ شده بعد غذا امدیم اوتاق خودم بخوابم یهوی صدای مادرشوهرم امد که گوشی شو میداره تو افتاب میده دست بچا ش بعد میگه گوشیم خراب شده بدو بدو رفتم چون شوهرم هم بود تو اوتاق ترسیدم دعوام نکنه  رفتم اون اوناق دیدم گوشی مو داده دست پدر شوهرم که نگاه کن داغ امده خیلی اعصابانی شدم اما خودمو کنترول کردم امدم هیچه نگفتم البته این کار اولش نیست همش تو کارم مداخله میکنه همش فضولی میکنه به پدر شوهرم و شوهرم بعضی وقتا دروغ هم میگه مثلا من پسرم تنهاست  حوصله اش سر میره شام ها میذارمش بره کوچه اونا که همش مخالفند دنبال بهونه مادرشوهرم هم همش میخاد بین منو شوهرم دعوا رابیندازه الکی میگه به شوهرم بچه ات امروز رفته تو کوچه دعوا کزده کسی زدیش گریه کرده امده خونه از تو پنهان میکنه الکی من همش حواسم بهش است میگم نکرده میگه کرده ازخودشم پرسید میگه نمیدونم یادم نیست کسی منو زده ولی مادر شوهرم کلی اصرار که زدیش همیش الکی فضولی میکنه بعد شوهرم پدر شوهرم همش من دعوا میکنه من اگه جواب شون بدم دیگه شوهرم کلی منومتهم میکنه که تو بی احترامی پدر و مادرم رو کردی تو نمیفهمی بزرگی سرت نمیشه همش فش میده به من لطفا بگین چه کنم مادر شوهرم زندگی رو سرم حرام کرده

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

باهم زندگی میکنید؟تنها راه جدا کردنه

و اینکه متوجه نشدم بچتو شب میفرستی بیرون؟ اگه اره این یه مورد رو بنظرم حق با اوناس خطرناکه 

" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... "  (سهراب سپهری)
اون قسمت بچه رو راست گفتن لطفا نفرستش توی کوچه بازی کنه.بقیه اش هم بخاطر اینه که یه جا زندگی می کنین ...

پسرم تنهاس دیگه مجبورم بفرستمش تو کوچه بچه ها همسنش زیاده

خیلی طولانی یود نخوندمولی ماجرای گوشی فضولی نبود نق مادرانه بود بنده دید گوشیت بیرونه داغ کرده خودشم ...

اخی بعد باید میبردش دست پدر شوهرم میداد که اونم کلی سرو صدا ران مینداخت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   asraam  |  5 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  22 ساعت پیش