ما قصدمون ازدواجه
پریشب دلمو شکوند بش گفتم کجایی باکی بیرونی عزیزم با لحن تند گفت حالا هی تو ام بپرس با کی ای ( انتظار داشتم یک پیام بده عزیزم ببخشید بابت لحن تندم)، باز تا دو نصف شب موندم بیدار که باهاش حرف بزنم تو چت نموند رفت اینستا کلیپ دید بعد حتا دید دلخور شدم گفت ببخشید شب بخیر ولی انتظار داشتم قربون صدقه بره از دلم دربیاره( قربون چشاتشم ببخشید امشب ناراحتت کردم یه شب دیگه حرف میزنیم) ،بعد باز ذیروز از صب تا غروب نتونستم بیام تو گوشی غروب زنگ زد نتونستم جواب بدم آخرشبم زنگ زدم بش حتا نپرسید کجا بودی امروز نبودی بعد پیامم نداد بپرسه چرا نبودی نگران شدم ( انتظار داشتم پیام میداد چرا نبودی نگرانتم کجا بودی )
بعد اومدم بش گفتم جا اینکه حلشون کنه سردم شده آقا😐