عقل معاش نداشت پنهان کار و دردغگو بود همش شغل عوض میکرد تکلیفش با خودش معلوم نبود
جهنم همین دنیاست بزار مارو بسوزونن...اگر به حس ششم ف...ال و طلسم و دعا گرفتن و مولا و نفرین و کارماشو پس داد اعتقاد داری لطفا منو ریپ نکن ...حس و شهود پایه هاش سسته...درست مثل تارهای عنکبوت ...در ضمن من بلد نیستم دلداری بدم اگر بلد باشم راه حل میدم منتقد خوبیم هستم ...یه آدم معمولی که معمولی بودنشو پذیرفته
فشار درس و کنکور سرم بود اونم 24ساعت دور کاراش بود کم وقت میذاشت تنها کاری که میتونستم انجام بدم همین بود ولی بازم آروم نشدم هنوزم دوسش دارم شبا تا ویساشو گوش نکنم آروم نمیشم نمیدونم چ مرضی داشتم که اون شب کلی بش حرف زدم🥺🥲
گاهی فکر مبکنم به هرحال ۷سال از زندگیمو بهش اختصاص دادم و نمیتونم پاک کنم از ذهنم خاطرات رو
ولی نسبت بهش عشق یا حسرت ندارم به چشم تجربه بهش نگاه مبکنم
جهنم همین دنیاست بزار مارو بسوزونن...اگر به حس ششم ف...ال و طلسم و دعا گرفتن و مولا و نفرین و کارماشو پس داد اعتقاد داری لطفا منو ریپ نکن ...حس و شهود پایه هاش سسته...درست مثل تارهای عنکبوت ...در ضمن من بلد نیستم دلداری بدم اگر بلد باشم راه حل میدم منتقد خوبیم هستم ...یه آدم معمولی که معمولی بودنشو پذیرفته