بخوام خیلی خلاصه کنم
بهمن ۴۰۲ بود که قرار شد من دوباره کنکور بدم برم پیشش
و از اون موقع حرف نزدیم تا کنکور من یعنی تیر ۴۰۳
کنکور که دادم گفتم فردا پسفردا پیام میده دیگه
نداد که نداد ی روز ۱۸ مرداد ۴۰۳ بوددیدم ریمو انفالو ام
طاقت نیاوردم من پیام دادم . هی بهونه اولش گفت مسیرمون یکی نیس بعل گفت دیگه علاقه ای ب رابطه رفتن ندارم
بعد هم گفت شهریور قراره مهاجرت کنم
من دیگه پیام ندادم .
تا اینکه شد ۱۰ مهر پارسال به یکی از پیج های دختر که توی فالووراش بود ریکوئست دادم یهویی شد که از قضا با این دختره از فروردین با هم آشنا میشدن و حرف میزدن
من تازه اون موقع فهمیدم که مهاجرت ش و اینا همه کشکه
البته دختره هم ریده بود بهش و ردش کرده بود