زن عموم تهرانیه ما هم لر
عموم واسه مراسم عقد دخترش دعوتمون کرد
عموهام گفتن این خانواده ارزش این همه رفتن رو ندارن
تازه فهمیدن عمو هم دارن ما که نمیریم شما هم اگه رفتید خودتونو سبک میکنید
مامان منم گفت چطور بزارم دخترش بی کس و کار حلقه بندازه ما میریم
خلاصه من و شوهرم، خواهرم و شوهرش و بابام اینا از غرب کشور اومدیم تهرون واسه ایشون
هممون واسه مثلا سربلندیش لباس شیک پوشیدیم رقصیدیم شاباش ریختیم سر عروس داماد
برگشتنی هم نفری یه تومن کادو دادیم
ما نمیدونیم رسم اونا چطوریه اما برای ما مجلس نامزدی یه تومنه (نامزدی اون یکی دختر عمومم یک تومن کادو دادیم خیلیم خوشحال شدن) راستی اینم بگم به شام دعوت نبودیم
بعد شام بود
هستین ادامشو بگم