تایپیک قبلمو ببینید خواهرزاده هامه کوچیک بودن وضع خواهرمینا معمولی بود من انقدر دوسشون داشتم که باشوهرم کلی بچه هارو نگه میداشتیم کلی خونمون میموندن و من و شوهرم از دل و جون میزبانی میکردیم بعد از وقتی وضع مالی‌شان خوب شده شوهرخواهرم آدمارو از بالا به پایین نگاه میکنه و فقط با آدمایی که وضع مالی‌شون خوبه درست رفتار میکنه بعد رفتار زشت با بچه من کرد تایپیک قبل بخونید متوجه میشید
واقعا چطوری میشه یه نفر انقدر پول عوضش کنه
محل سگ بهش ندید
ما ب اینا میگیم نو کیسه.... احترامی ک قبلا میذاشتی دیگه نذار .. نظرم اینه ک دلخوریتو بهشون بگین و بعد فاصله بگیرین ک فردا متهم نشین ب حسودی... چون این مدل ادما فورا احساس خودبززگ بینی میشن
با عرض معذرت از استارتر
من نمیدونم چرا رفتم تاپیکهاتو خوندم
در تمام اونها از اطرافیانت گله مندی
خودت بخون
در مورد بچه ات که اصلا کولاک کردی
در مورد رفتارهای شوهرت که بارها قصد متارکه داشتی
از خواهر و مادر و زنداداش که کلی ایراد گرفتی
واقعا کمی نگاهت به اطرافیانت با توقع هیت
بااونهمه تجربه در روابط که خودتون گفتید چرا با حریم مشخص رفت و آمد نمیکنی برام سواله
گیرم که دامادتون اینجوره ه گفتید
پس چرا برای خودتون ارزش قایل نمیشید
دوری و دوستی
اما بدون غرض میگم.فوق العاده ضربه پذیر و حساسی
خیلی با خودت در ذهنت درگیری
اینکه این موضوع رو ربط میدین به تایپیکای قبل اصلا درست نیس بعدشم چون من آدمی هستم که صدمو میزارم واسه یه نفرمیخاد خانواده باشه یا هرکس اصلا دلم نمیاد دل بشکنم ولی متاسفانه خیلی دلم میشکنه بابت اون موضوع هاام بامشاوره صحبت کردم تصمیم گرفته بودم دیگه صد نباشم واسه کسی ولس این موضوع واقعا متفاوته من خیلی وقته خونه خواهرم نرفتم خواهرم خودش اصرار که بیاین و فلان
چون تازه به دوران رسیدست
پول کسی رو عوض نمیکنه فقط حقیقتدرونشو نشون میده که تا اون موقع پنهان کرده بود
تاپیکهاتو خوندم چون خواستم ببینم چجور شرایطی داری
اینکه وقت گذاشتم برای یه جواب بهتر چرا لاید ناراحتت کنه؟
شما مشاوره هم که گفتی میری باید از خودت و شرایطتت کمی تعریف کنی تا بتونه نظر بده
حالا منکه یه ناشناس بی مقدارم
فقط خواستم تلنگری بزنم به شما که دنبال ریشه مشکل فقط در دیگران نباشیم
منم احساسات شما رو دارم.دقیقا درگیری های دو خواهر رو منم تجربه میکنم.اما با تجربیاتی که داشتم یاد گرفتم اول روی اعمال و رفتار خودم تمرکز کنم.
موفق باشید.
خب همه همینن خودتو بزار جای اونا همه عوض میشن بهتره رفت آمد نکنی
چون شرایطت بمن نزدیک بود خواستم حرف درستی بزنم که بیستر ناراحت نباشی
اما خواهرانه بگم که خیلی روی خودت کار کن
جلوی حرفها و بدگویی شوهرت واکنش تایید نشون نده و تاییدش نکن
در حدی که باعث ناراحتی شوهرت نشه گاهی از خانوادت دفاع کن
اصلا بدگویی خانواده ات رو نکن
رفت و آمد رو کنترل کن و اگر مقدوره نقل قولهای مثبت از خانوادت بکن
هرچند همه ی ما در درون خودمون ذهنیت شکل گرفته داریم که برای تغییر مقاومت میکنیم
اولویتت خودت باش.حتی بچه هم نباشه.وقتی در درون آرام و راحت باشی میتونی مامان خوب و همسر شادی باشی.❤️
