خاطره شدید ترس هاتون رو بگید از تنهایی، مزاحمت،شیطنت اطرافیان
وقتی اولین تار موی مامانم سفید شد
چرا دوتا تاپیک زدی
میترسم بگم😂
دو تا تاپیک برای چیه
اونجایی که خواهرشوهرم زنگ زد و دعوا راه انداخت مادرشم اومد خونمون دادو بیداد اونجا فک کردم زندگیم تموم شدس گریه میکردم
یه شب قبل یلدای امسال با زلزله
همیشه ترس بوده وقتی کسی منو تو ی اتاق بندازه خیلی میترسم چون خاطره بدی دارم
حالا چرا انقدربه ترس علاقمندي دو تا تاپيك زدي براش؟
من و شوهرم دم غروب تو یه مسیر اشتباه خاکی یهو دنده ماشین خراب شد
داشت شب میشد و ایران‌خودرو نمیدونست ما کجاییم
من پایین صندلی قایم شدم که غریبه نیاد اذیتم کنه
نمیتونم بگم
زلزله وحشتناک بود
من الان تو بزرگترین ترس زندگیمم تا الان....درمونده شدم بچمو چطوری از شیر بگیرم....همش جیغ میزنه...شیر نمیخواد اسمشو نمیاره اما فقط جیغ میزنه دلم کبابه میترسم تو روانش اثرگذاشته باشه
اولین بار یکی با عکسم تهدیدم کرد ک پخش میکنه اگه الان بود پدرشو در میاوردم ازش شکایت میکردم ب جرم اخازی کردن🤐
من یک شب خوابیده بودم خودم یک باد ول دادم از ترس از خواب پریدم داشتم از ترس می پکیدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
