2777
2789

من نزدیک ب یک ساله ک ازدواج کردم شوهرم انتخاب خودم نبود خودم قبلا یکیو میخاستم سه سال با هم بودیم خونوادم راضی نمیشدن دیگه قسمت نشد 

شوهرم ک اومد خواستگاری شرایط خوبی داشت خونوادم اینقدر منو تو فشار گذاشتن ک اینو قبول کن خیلی خوبه منم بخاطر اصرارشون و صرفا فقط بخاطر اینکه از دست گیردادناشون راحت بشم با خودم گفتم خب اینکه پسر خوبیه قبول کردم

ولی الان دیگه نمیخام زندگی کنم باهاش مطمعنم اگر ب خونوادم بگمو کارو ب قهرو دعوا برسونم طرف منو نمیگیرن میگن زندگی کن باهاش شوهرمم ادمی نیست راحت طلاق بده قطعا کلی دادگاهو رفتو امدو عصاب خوردی بهم میده

اینجا بخدا اگر یکی قتل کنه راحت تر باهاش کنار میان تا طلاق بگیره شاید دیگه خواستگاری برام نیاد خونوادمم اجازه مستقل شدنو کار کردنو اینهارو نمیدن باید برگردم پیش خودشون و واقعا اذیت میکنن 

جدای همه اینها خیلی بابام از اینکه طلاق بگیرم غصه میخوره و قبولش یکم براش سخته 

راه موندن و سازشم با شوهرم ندارم واقعا اگر بمونم از لحاظ روانی خیلی اذیتم

شما اگر جای من بودین چیکار میکردین 

میموندین توی این زندگی یا طلاق میگرفتید میرفتید خونه باباتون

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

طلاق بگیر با زمین و زمان بجنگ و کوتاه نیا و تو سری خور نشو مثل من تورو خدا قوی باش بجنگ و جدا شو برو دنبال زندگیت درس و شغل خوب و آینده بساز چند سال دیگه هیشکی قرار نیست بابت تحمل کردنت و سوختن و ساختنت ازت تشکر کنه 

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ....
دلیلت واسه طلاق چیه

بدبینه 

نمیزاره کار کنم درس بخونم بیرون برم از جریان اون پسر قبل از ازدواجم خبر داره هی بهم میگدش ی سر گوشیمو چک میکنه توی دعواهامون حرفای بدی راجب من با اون پسره میزنه درصورتی ک بخدا ما فقط همو میخاستیم همین من هیچ کاری نکردم بخدا 

پول بهره ای میده میگم نکن قبول نمیکنه 

تفاهم نداریم با هم

من دیگه نمیخام باهاش زندگی کنم

طلاق بگیر با زمین و زمان بجنگ و کوتاه نیا و تو سری خور نشو مثل من تورو خدا قوی باش بجنگ و جدا شو برو ...

اره منم دلم از همین میسوزه 

اینکه فک نکنم درست بشه

بمونم باید تا اخر بسازمو بسوزم 

ولی خب از ی طرفم خیلی میترسم سنم کمه تو این سن طلاق بگیرم حرف مردم هست بابام دق میکنه بخدا

ببین میدونه مستقل بشی میری.  وضعیتت بده نه راه پس داری نه پیش بچه دارت میکنه که پابند بشی.  ببین یه کار دیگه هم میتونی بکنی دعای محبت بگیر برای خودت عاشق شوهرت شو اگر جواب نداد طلاق بگیر. 

به خدا بگو مهرشو بندازه بت دلت و دعا عشق و محبت واسه خودت بگیر. 

دلیلیت برا طلاق چیه آیا شوهرت مشکلی داره؟

گفتم بالاتر

بدبینه 

نمیزاره کار کنم درس بخونم بیرون برم از جریان اون پسر قبل از ازدواجم خبر داره هی بهم میگدش ی سر گوشیمو چک میکنه توی دعواهامون حرفای بدی راجب من با اون پسره میزنه درصورتی ک بخدا ما فقط همو میخاستیم همین من هیچ کاری نکردم بخدا 

پول بهره ای میده میگم نکن قبول نمیکنه 

تفاهم نداریم با هم

من دیگه نمیخام باهاش زندگی کنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز