اینوبگم که چندسال پیش تمام طلاهام و ماشین همسرم روقروختیم ویه ۴۰متری سمت پایین شهرخریدیم اونجا۴سال زندگی کردیم .بعد تواین چهارسال تونستیم یه پراید بخریم دودوتاالنگو.خیلی دست وپام تنگ بود با۳تابچه قدونیم قد تصمیم گرفتیم بفروشیم همه چیو حداقل۲۰متربزرگ تربخریم اصلا اتاق خواب نداشت وخیلی نقلی بود .خلاصه فروختیم ولی جاپیدانکردیم خریدارم گفت زودترخالی کنید میخوام اساس بیارم .ماهم هرروز ازصبح تاشب دنبال خونه بودیم همه جایه خواب بود بااین پول وبدرد نخور بالاخره یه بنگاه یه خونه رونشونمون داد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مالک خونه رو فقط چهار دیواری داد البته به قیمت کمتر وگفت بقیه چیزاشو اون مالک قراره بزاره هیچی نداره شوهرم گفت خوبه وفلان حالا مالک اون ۵طبقه نمیاد بقیه رو کامل کنه ۶ ماهه
دیگه خودتون کاملش کنین کاریش نمیشه کرد کم کم بقیه ام میان تو ساختمون واحداشون کامل میکنن بعد همتون پول جمع کنین اسانسور اینا درس کنین کاری که شده جای پشیمونی نیست