شوهرش با ماشین کار میکنه اکثرا خونه نیس
سه تا بچه داره کوچیک داره همش بیرون پیش یه مرده هستش
دوشب پیش ساعت سه شب میره پیش مرده
جای خودش عروسک میزاره میره بیرون بچهاش بیدار میشن میبینن مادره نیس زنگ میزنن ب خالشون
وقتی میاد خونه میبینه ابجیش نیس
ساعت چهار صب مادر بچها میاد خونه خاله بچها دعواش میشه باهاش هنوز شوهرش نمیدونه الان شوهرش رسید خونه فککنم خونو خون ریزی بشه
چون بلند دعوا میکردن همه همسایه ها شنیدن
اگه بچهاش نگن همسایه های فضول میگن
البته حقشه من موندم چرا مادر سه تا بچه باید همچین کاری کنه خجالتم خوب چیزیه