سلام
من متولد ۸۳ ام و همسرم وسطای ۶۸ تقریبا ۱۶ سال بزرگتره تقریبا سنتی ازدواج کردیم و نمیدونم شاید قسمتمون بود
همسرم از لحاظ مالی اوکیه ولی خب وضع مالی پدر منم خوب بود اینو میگم نگین به خاطر پولش زنش شدیو..
همسرم و من تو دانشگاه اشنا شدیم ایشون تو قسمت حراست دانشگاه کار میکنن و یه شغل دیگه هم داره
اینارو گفتم که یه شناخت کلی داشته باشین
بزرگترین مشکلمون اینه که همسرم ترس از دست دادن منو داره نمیدونم چیکارکنم چجوری کنترل کنم
دیگه اینقدر این حس اذیتش کرده تصیمیم گرفتیم بریم مشاوره و تا حدودی بهتر شد
مشکل بعدیش اینه که چون تا سن الانش با خانواده بود الان خواه ناخواه دخالت خانوادشو تو زندگیمون میبینم با اینکه خودش تا حدودی کنترل میکنه و نمیزاره من متوجه شم ولی خب اذیتم میکنه
ولی خب از همه اینا بگذریم خییلی مرد خوب و صبوریه
الان یه ماهه خونه خودمم و به خاطر مشکلم نتونستیم هنوز یسری چیزارو انجام بدیم امیدوارم متوجه شین ولی تحت فشار نزاشته منو
کاملا منو از لحاظ روحی و احساسی ساپورت میکنه
ولی خب اون دوتا مشکلی که هست تاثیر میزاره رو رابطمون🤦♀️