خدایی هرکه تاحالا کناردستم نشسته گفته دست فرمونم خوبه.امروز عصر رفته بودم خونه یه بنده خدا زیارت عاشورا
بعد وقتی داشتم برمیگشتم این بنده خدا خونشون توکوچه پس کوچس.من داشتم از یه راهی برمیگشتم خونمون یکم دیگه مونده بود برسم سرکوچه اصلی بوق زدم تا ماشین نیاد چون کوچهه یه جاهاییش بسیار باریک میشه فقط یه ماشین میتونه رد شه
خلاصه دیدم یه پراید داره میاد سریع بوق زدم تا نیاد من بتونم رد شم فاصله اون تا سرکوجه اصلی ۲۰ قدم بود ولی من میخواستم برق عقب اول همش پیچ درپیچ بود سخت بود بعدشم ۱۰۰ متر تاجایی که کوچه پهن بود فاصله بود