نمیدونم تاپیکای قبلم خوندین یا نه.یه داداش دارم وقتی ۱۷ سالم بود صغیر بود ارثمو مامانم گرفت داد دست داداشم تا الانم که ۲۸ سالمه یه قرونش دستم نیومده
۱ سال و نه ماه پیش عقد کردم.سر عقدم یه مسخره بازی راه انداخت که هنوزم یاد میاد چندشم میشه.تو بله برونم دفترو امضا نمیکرد دست به سینه نشسته بود با چشای قرمز که همه فک میکردن یه چیزی زده.کسیو محل نمیداد.اصلا یه وضع افتضاحی
حدودا ۷-۸ ماه پیش من رو از خونه مامانم بیرون کرد مامانمم هیچی نگفت
اما من بازم مجبور بودم برگردم تو همون خونه
حدودا ۳ ماه بعد عقدم اومد پیله شد به مامانم که این خرجش رو دست ماعه باید با حسابش وام بگیریم باید تو هزینه ها سهیم باشه باید به یه دردی بخوره.علی رغم میلم که میدونستم جلو شوهرم باز آبروریزی میشه خانوادم مجبورم کردن وام بگیرم و بدم. براون حیوون.۲۰۰ میلیون.الان که بالای یک سال میگذره امروز رفتم بانک ببینم شرایط واکه در چه حاله.فهمیدم ۱۹۵ میلیون بدهی دارم به قدری کارمند بانک باهام بد برخورد کرد که همون جا اشکم در اومد.الان موندم با این خانواده سمی چکار کنم؟
خیلی وقته خودم میخوام وام بگیرم میبینم امتیازم بالا نمیاد کارمنده گفت اینجا انقد بد حسابی داشتی که دیگه هیچ جا هیچ کار نمیتونی بکنی.قصد مهاجرت با همسرم دارم این واما اجازه نمیده حتی برم و از اینا بکنم و راحت شم.....موندم نمیدونم چکار کنم....خودمم مریضم استرس اضطراب واسم سمه....با کارای اینا من دو روز دیگه از بچه هم مییفتم.....نمیدونم چکار کنم؟ب کی بگم؟