وسط بیابون بی چراغ و تاریک ۲ شب با قمه داشتم کشته میشدم از سویدای دل با صورت خونی و چشمای خونی که پاک میکردم باز پر خون میشد جلومو نمیدیدم و ضربه میخوردم و داد زدم ای شاه مردا علی ع بدادم برس یدفعه در حسن ناامیدی بدون چراغی هیچی ماشین ۱۱۰ پیچید تو بیابون 😱🥺