من یه خواستگار دارم ولی حس میکنم ازدواج کنم افسرده میشم برا خودم و هدف هام وقت نیست آزادی کم دارم بنظرتون پشیمون میشم رد کنم؟25سالمه
پدر مادرم همش مریضن میترسم خدای نکرده نباشن از تنهایی میترسم ولی ازدواجم حس بدی ازش میگیرم بالا گفتم چرا
حس های منفی رو بذار کنار
برسی کن ببین مورد خوبیه، قبول کن
شما ازدواج کردین آرادی در حد مجردی دارین؟یا کار خونه وقتتونو گرفته
ببین ازدواج اگه سالم باشه مانع تو نمیشه، تو باید با خواستگارت صحبت کنی ببینی زندگی مشترک مدنظرتون چجوریه، ببینی اون چجور همسری مدنظرشه تو چطور همسری، اگه باهم توافق و تفاهم داشته باشید مشکلی از نظر ازادی برات پیش نمیاد، قطعا هر چیزی مسئولیت داره، ولی اینکه فکر کنی دست و پاتو ببنده بله در ازدواج اشتباه و وقتی دو نفر همسو نیستن اتفاق میوفته، اما اگه درست فکر کنید و باهمدیگه سازش و در حد نیاز کوتاه بیاین و کنار بیاین ازدواج هیچ اشکالی نداره، سنت هم که کم نیست ۲۵ سن خوبیه.
دوستمون بالا نظر داد
اگر حس بدی به ازدواج داری و فکر میکنی آزادی و هدف‌هات تحت تاثیر قرار می‌گیره، احتمالا نباید ازدواج کنی. احساس تنهایی هم طبیعیه، اما ممکنه با ازدواج فشارهای جدیدی بیاری به خودت. به جای اینکه بخوای با ازدواج مشکلات رو حل کنی، باید ببینی چه جوری می‌تونی توی این وضعیت حال خودتو بهتر کنی.
خب طبیعیتا وقتی ازدواج میکنی یه سری موضوعات و اتفاقات جدیدی وارد زندگیت میشه
حتی اگه با بهترین آدمم ازدواج کنی بازم خیلی شبیه زندگی مجردی نیستش ک
مثلا وقتی بچه دار بشی اونوقت طبیعیه ک وقتت کمتر میشه واسه اینکه مثه مجردی بخوای زندگی کنی
پس اولش باید دیدگاهتو نسبت ب ازدواج تغییر بدی
واینکه واقعا به ازدواج ب عنوان یه زندگیه دونفره بهش نگا کنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
