عقد کردن دوستم خیلی یهویی شد هنوز یک الی دو ماه از اشناییشون گذشته بود که تصمیم گرفتن عقد کنن البته خونواده دختره قبل از اطلاع به دختر کلی تحقیق انجام داده بودن و از کسی نبود که نورسیده باشن این پسره چطوریه و همه گفتن پسر خوبیه. ولی خب دلیل نمیشه هر آدمی خوب باشه سریع باهاش ازدواج کنیم بالاخره شاید طرف آدم خوبی باشه ولی طرز فکر ها و اعتقادات باهم جور نباشه. به هر حال اصلا کاری به اون قضیه ندارم. من خودم مشغله زیاد دارم و فرصت کمی برای بیرون رفتن دارم. تو بازه های زمانی مختلف هر موقع زنک میزدم که ببینم کجاست و بریم بیرون همش شوهرش میخواست بیاد خونشون یا هم میخواست با شوهرش بره بیرون. یعنی شورشو در آورده بودن هر شبا هر شب حتی همون اوایل که اومدن خاستگاری فکر کردم برای شناخت اینقدر با هم میرم بیرون ولی دیگه از حد گذشته هیچ توجهی به دوستاش نداره هر موقع خواستم حرفی باهاش بزنم این پسره یا تو راه خونشون بوده یا وسط حرفامون همش پیامک بازی میکردن و آدم حس میکرد اضافست. امسال هم کلا مراسمای محرم و کنار گذاشته چون این پسره می‌ره هر شب خونشون و وقتشونو باهم میگذرونن. واقعا کلافه شدم چند بار به شوخی بهش گفتم که این چه کاریه ولی بازم ... الآنم که چند وقتی میشه که شوهرش میاد خونشون می‌خوابه کلا . چرا اینطوری نیست دوستان وقتی ازدواج میکنن ؟ اینقدر تغییر آخه ؟ باشه کسی نگفت برای شوهرت وقت ندارم ولی دلیل نمیشه دوستاتم ببوسی بذاری کنار یعنی یه یک ساعت نمیتونی دل بکنی ؟ بنظرتون کلا باهاش قطع ارتباط کنم ؟ آخه قطع ارتباطم نمیشه چون رابطه خونواده هامونم نزدیکه.
دوست کیلو چنده
بهش حق بده تازه عروسه بیشتر دلش میخواد با همسرش باشه تا دوستاش
بزار از دوران عقدش لذت ببره کم کم که وقتش برای زندگی زیاد شد میتونه با دوستاش هم وقت بگذرونه
وا کار درست رو داره میکنه قطعا شماهم همینکار میکنی
اول شوهر بعد دوست البته ک کلا بعداز نتاهلی روابط دوستانه رو نمیپذیرم و نپذیرفتم
ن خودم دوستی دارم ن شوهرم دوستی دارع
دوست و رفیق باز نیستیم خدارشکر
نچسب بهش
بحث بوسیدن کنار گذاشتن نیست... ببین منم اوایل ازدواج همین بودم دقیقا طبیعیهههه بابا ازدواج کردی داغی وابسته ای دلتنگی... چون اولشه کاملا طبیعیه. بعد یک مدت که میگذره خودتون با شوهرتون هماهنگ میکنید اون بره با دوستاش تو بری با دوستاش یکم دور باشید بعد دوباره بیایید بهم ولی اوایلش کاملا عادیه یکم بهش فضا بده حق بده بهش زندگیش وارد دنیای دیگه شده عوض شده طبیعبه
این طبیعیه ..اون متاهله تو مجرد ..من خودم از وقتی متاهل شدم انگار دوستام ازهم دور شدیم یکی یکی ازدواج کرده ن و رفتن ..اوایل همینه خوش میگذرونن بعد عادی میشه براش
ببین کلا توقع شما زیاده که میخواید دوست متاهلتون مث سابق باشه
من نگفتم منو انتخاب کنه و همسرش و کنار بذاره ولی حتی نیم ساعتم نمیتونه برای من وقت بذاره. نه برای من برای اینکه یه چند دقیقه همدیگرو ببینیم. مگه میشه آدم هیچ دوستی نداشته باشه. اینکه همش با دوستاش بیرون باشه رو نمیپسندم ولی حرف شما با اخترام
نظرات آدمها با هم متفاوته
شاید اون دلش میخواد همه وقتشو الان با شوهرش باشه نه دوستاش. تو نمیتونی اینو برای کسی تعیین کنی
فقط میتونی برای خودت تصمیم بگیری که با همچین فردی میخوای دوستیتو ادامه بدی یا نه
قربونت برم عاقل ترین دختریه که دیدم یاد بگیر و خودتم بعدا همین مدلی باش و صدتو بذار برا شوهرت الان از جایگاه اون اولویتش شوهرشه و البته کارش کاملا درسته
ما خیلی صمیمی بودیم ، از همه کی برای هم صحبت می‌کردیم. بهش حق میدم که بخواد با شوهرش وقت بگذرونه ولی منم نخواستم همش با من بیاد بیرون ! شما یه دیدن ساده خونه دوستتون نمیرید ؟ من همونم نمیرم چون همش با شوهرش بیرونه یا خونس اصلا وقت ندارم باهاش صحبت کنم درد و دل کنم قبول دارم مشغله داره ولی اصلا حرف شما رو درک نمیکنم که بعد یک سال هنوز یه وقت نیم ساعته نتوانسته برای دیدن به من بده. اولویت هر آدمی خونوادشه ولی وقتی دوستت پنج دقیقه برای درد و دل بهت نیاز داره میتونی به حرکت دوستی سابق یکم باهاش همدلی کنی.
