قبلا زیاد زر میزدم آدم میتونه تو عقد جدا شه قبل بچه جدا شه ولی به خدا بعضی وقتا تازه بعد بچه میفهمی چ آدم سمی گیرت افتاده، احساس یه زندانی و دارم دیگه از هیچیش خوشم نمیاد. البته مادرم هم هی تبلیغ شو کرد منم چیز فاجعه ای تا اون موقع ندیده بودم حالا همه خانواده ک شناختنش و باهاش بد شدن نمی‌ذارن من زندگی کنم مدام تکه می اندازن، آخه خدا من چ کنم بچم ۴ ماهشه و من اصلا دلم رضا به این شوهر نیس، چ امتحانی بود
عزيز دلم شايد قلقي داره بفهمي درست بشه
دیگه بچع آوردی گناع دار مسئولیتش با توعع
دوران اشنایی فقط میخواستی ازدواج کنی ؟
امتحانش نکردی مرد زندگی هست یا بدرد زندگی نمیخوره ؟
قبل از بچم خیلی به فکر جدا شدن بودم همه حرف شمارو میزدن میگفتن اگر این مشکلات رو نداره کنار بیا و گاهی دلم واقعا میخواست عشق رو تجربه کنم حالا که بچه دار شدم عشق بخوره تو سرم اما تحمل شرایط برام سخته، یه زندانی ام
اگه جدا بشی، خیلی سخت میشه، مخصوصاً وقتی بچه داری. باید ببینی چی برات مهم‌تره، آرامش یا حفظ رابطه به هر قیمت. هیچ وقت نمی‌تونی چیزی رو درست جبران کنی وقتی شرایط اینجوریه. اما زندگی خودته، اگه دیگه تحمل نداری و می‌خوای جدا بشی، باید قدم‌به‌قدم فکر کنی که چطور میتونی از پس این وضعیت بر بیای. فقط اینو بدون که هیچ چیزی دائمی نیست.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
