خانوادم مجبور شدن چند روزی رو برن شهرستان و اونجام رفتن خونه خالم ، این زن از روزیکه خانواده من پاشونو گذاشتن اونجا یه کلمه حرف با خانواده من نزده و کلا تو قیافه بوده ، مامانه من خونشو تمیز میکرده ظرفاشو میشسته غذاشو میپخته ، نگو ترسیده حالا حالاها طول بکشه و موندگار بشن گفته بزار یجوری رفتار کنم زودتر برن ، سه بار کیک درست کرده هربارشم قایم کرده بچه های خودش یواشکی برن بخورن ، موقع غذا خوردن یه تعارف نمیکرده که بیاین سر سفره خانواده من دست خالی هم نرفته بودن و خرید میکردن برای خونش اما خیلی شبا گرسنه میخوابیدن خانواده من ، بعد همین زن تو روزایی که دستش خالی بود خانواده من کلی کمک مالی کردن بهش بدون اینکه توقع برگشت داشته باشن
کاش نمیرفتن و خونه کرایه میکردن
بنظرم باید خونه خودشون میموندن
دور از جون خونه خودت بمیری بهتره تا بری همچین جایی بی حرمتت کنن
متاسفانه خاله منم اونطوره 😄
اما میاد خونه ماها ، کلی فک و فامیل هم دعوت میکنه با خودش میاره . اما کسی بره خدنش گشنه نگه میداره
نی نی یار عزیزم اگه تعلیق نمیکنی کامنت بزاریم
کلا خیلی چیزها توی این ج ن گ مشخص شد!! همه چشمشون باز شد
حالا واسه ما ده روز مهمون اومد وقتی رفتن زمین رو سجده کردیم بس که صاحب خونه آزار بودن ما جنوبیا واقعا مهمون نوازیم و از جون و دل واسه مهمون میذاریم و اونا هم به معنای واقعی سواستفاده گر
خب چرا موندن وقتی بهشون بی احترامی می‌شده ؟هوا هم خوبه یه چادر میزدن تو پارک میخوابیدن
یا اگر وضعیت مالی مناسبی داشتن یه خونه مبله اجاره میکردن برای چند روز
این یه درس بشه براتون که هیچکی جز خودتون و خدا کمکتون نمیکنه و پشتتون نیست،ذات داریم تا ذات
منم همیشه دید بدی نسبت به فامیلامون داشتم ولی تو این مدت خیلی کنارمون بودن اکثرشون.
عجیبه😑😑😑😑
اتفاقا تواین شرایط باید همه به هم کمک کنیم.ما فقط خودمون رو داریم و بس. دیگه براش دلسوزی نکنید
من زیر آوار بمونم برام بهتره تا چنین شرایطیرو تحمل کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
