نامزدم چند ماهی میشه از ایران رفته با هم دوست بودیم و خیلی همو میخواستیم با هم نامزد کردیم واسه کارش رفته مالزی الان باهاش تماس تصویری گرفتم داشت میرفت شام بخوره این روزا شدیدا استرس داره بخاطر کارش بهم گفت به پای من نمون من جای تو بودم راه زندگی خودمو میرفتم شایدم ازدواج میکردم گفت من رو زندگیم قمار زدم نشه هردومون باختیم برو پی زندگیت گفتم مگه این تو نبودی که عاشقم بودی دوسال منو روانی کردی با زنگ زدنات گفت خیلی دوست دارم ولی شاید اشتباه کردم تو اشتباه نکن 😭
میگه از زندگیمیترسه
اگه شما بودید چکار میکردید چی بهش بگم با اینکه میدونم جفتمون عاشقانه همو میخوایم