تعبیرش چیه بزاریم تعریف کنم محرم بود رفته بودیم حسینیه زنجان ادمای مختلفی اومده بودن مثلا از شیراز اصفهان به خصوص بعد ما رفتیم بریم طرف حسینیه دوم یه دفعه ای رسیدیم جنگل تو اون جنگل صدای ماشین اومد نگو دا. عش بود عراق کردیم حتی به یه خوانواده که از لهجه معلوم بود اصفهانی بودنن گفتم فرار کنید من دویدنی زدن مردم😭😭😭
عزیزم این روزا همه کابوس میبینن نگران نباش چیزی نیس
وای چی نوشتی
😅 به خاطر شرایط خواب اشفته دیدی، به جای تعبیر یه صدقه بده بهش فکر نکن
شام سبک بخور
و صدقه بده
چند سالته خداوکیل؟12 روز زیر رگبار بودیم انتظار داری خواب گل و بلبل ببینی؟
منم با خواب خراب شدن خونمون بیدار شدم الان همه اینجورین
این روزا بابت خبرا و اوضاع بد
همه فکرشون درگیره منم از این خواب های بی سرو ته مربوط ب جنگ زیاد دیدم
منم امشب خواب دیدم با دخترم رفتیم مکه اولش رفتیم داخل یه کلبه تو حیاطی که کعبه بود گفتن کلبه طلایی منو دخترم تنها بودیم داخلش من ترسیدم گفتم بریم بیرون بعدش گفتن الان میریم کلبه نقره بعدش من همش میگفتم من تا ده روز دیگه اینجام دخترم باید برگرده به کی بسپارمش خواب عحیبی بود
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
