دوسال کنکور داشتم فقط درس میخوندم امسالم قراره پشت کنکور بمونم تو این مدت منو هیچ باشگاهی ثبت نام نکردن هیچ تحرکی نداشتم وزنم خیلی بالا رفت
امروز صبح مامانم گیر داده بود برو روی ترازو من نمیخواستم برم میدونستم وزنم بالا رفته ولی هی میگفت برو(اینم بگم مامانم کلا آدمیه که تو همه چیز خودشو با دیگران رقابت میده حتی وزن)خلاصه منو بزور فرستاد دید من ۶۸ کیلوام اومد شروع کرد گفت که من دختر بودم وزنم انقدر زیاد نبود مگه میشه دختر انقدر وزنش بالا بره بعدم هی الکی می‌خندید اومد گفت خیلی بهت سرویس دادم اینطوری شدی خیلی بهت خوش گذشته
بهش گفتم این موضوع برای کسایی که پشت کنکورن یا کنکور دارن طبیعیه تو لابد اونقدر درگیر درس نبودی که اینو تجربه نکردی گفت حداقل من معدل دیپلمم مثل تو ۱۶ نبود..
واقعا نمیدونم چی بگم خیلی تو فشارم خیلی تو فشارم
اصلا احساس میکنم این آدم مادرم نیست دشمنمه
چند وقت پیش دستمو بریده بودم کلی خون رفت ازم دیگه هیچی نمیشنیدم فقط دیدم دورم کلی ادمه تو اون وضعیت دیدم مامانم داره فقط نگام میکنه تازه یکی دو ساعت بعدش برگشت گفت ازم عکس بگیر..
