پسر همسایه مون بود میشه گفت دیوار به دیوار
عصر زیر بارون شدید اومدن خواستگاری
پسره هیچی نداشت پیش پدرش کار میکرد
پدرم یه مغازه آبمیوه داشت ۶ متر بود
دم در بابام چون خونه بود گفت به عنوان مهمون تشریف بیارین ولی من دختری ندارم برا شما
فردا صبح پسره رفته بود پشت بوم خودش رو بندازه زمین🤣🤣🤣
آخه بچه از ۳ متری فقط کلت میپوکه نمیمیری که😂😂😂