2777
2789
عنوان

حوصله خانواده امو ندارم

116 بازدید | 3 پست

حس ميكنم بيشتر از ظرفيتم بهشون كمك كردم خسته ام كردن، مشكلاتشون تمومي نداره توقعاتشون تمومي نداره

هر چي دارم و ندارم بايد خرج اينا بكنم 

يه روز مريضن يه روز جراحي بايد بشن، يه روز گوشي ميخوان بخرن، يه روز به فلاني گفتن نيا خونمون حالا من بايد برم پادرميوني كنم واقعا از نظر روحي رواني نميكشم دوست دارم بلاكشون كنم از همه فرار كنم برم ي جاي دور نبينمشون 

از پس خودم برميام نه نيازي به شوهر دارم نه خانواده


بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

منم خسته شدم بس که براشون همه کار کردم از خودم گذشتم گذاشتم اونا به یه جایی برسن حتی به قیمت تباه شدن عمر خودم و در اخر چیزی که گیرم اومد این بود که خودت نتونستی مگه ما ازت خاستیم💔 کاش میشد فقط برم یه جای دور 

من فمینیست نیستم من موافق زن سالاری ام . زندگی با کتابامو به یک یکتون ترجیح میدم :¶ARMY GIRL⁷⟬⟭💜 باشه:) من همونم که همه کاره ام ولی هیچکاره ام :| کسی که خوابه رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودشو زده به خواب نه. به یه مرد نیازی ندارم اما از حمایتش بدم نمیاد/درد من حصار برکه نیست؛ زیستن با ماهیانیست که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده»»صمد بهرنگی!. آرزوی محالم«تا وقتی همه کتابای نوشته شده رو نخوندم از این دنیا نرم»

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792