من تحمل بی مهری ندارم ، دلم محبت و توجه میخاد ، شوهرم اون تایپ شخصیتی که من میخام نیس ، اصلا براش مهم نیستم محبت نمیکنه توجه نمیکنه وقتی مریض میشم کلافه میشه ، اصلا انگار نه انگار نمیدونم چرا سرنوشتم به این ادم گره خورد اما واقعا دلم گرفته ازین وضعیت ، تا من زنگ نزنم زنگ نمیزنه تا پیام ندم پیام نمیده حتی نمیاد شهرستان منو ببینه ، نمیدونم چرا اینجوریه خیلی دلم گرفته
عقدی؟اگ اره یکم بیشتر فک کن
از اول اینطور بود؟
مثلا دوران آشنایی و نامزدی?
بهترین راه اینه که یه مدت ازش فاصله بگیری
باهاش تماس نگیرم اجازه بده ببین خودش چه قدر طول می‌کشه تا زنگ بزنه وقتی هم زنگ زد به جوری رفتار که که انگار هیچ چی نشده
اینطوری مرد فکر میکنه اره اون بدون من هم خوشحاله و ناخودآگاه تلاش میکنه که تو اونقدر کنارش حس خوشحالی کنی که بدون اون اذیت بشی که ترس از دست دادند میاد سراغش
معمولا مرد وقتی مطمین بشه از حس زن و زن زیادی بهش توجه کنه این طوری میشه
به من اجازه شناخت ندادن مجبورم کردم ازدواج کنم تا ۴ ماه بعد ازدواج خیلی خوب بود ولی بعدش رفتارای زشتش رو نشون داد ولی درکل چیزی ک احساس میکنم اینه که حسی نسبت به من نداره وگرنه مگه میشه اینقدر بی تفاوت، حتی وقتی پیام میدم و باهاش شوخی میکنم تو چت زود میخاد به یه نحوی بپیچونه بره...
با خودش حرف بزن بگو چه انتظاراتی ازش داری
بعدش چیکار کنم خاهر ، فکر بعد طلاق داره روانیم میکنه خیلی چیزا از دست میرن و در نهایت تک و تنها باید بیام تو روستا زندگی کنم و کنایه بشنوم ، از طرفی اگ با شوهرم بمونم تا اخر عمیر باید با بی مهری و بی توجهیای اون سر کنم موندم بین یه دوراهی ک هیچ طرفش برای من بردی وجود نداره
اگر طرز فکرت رو اینطور نگه داری و همیشه بخوای رضایت همه رو داشته باشی درسته تو هیچ کاری نمی تونی بکنی
ولی اگر همت کنی بری شهری که شوهرت هست یه کار پیدا کنی همه چی حله
بعدش مهریه آن رو می‌ذاری اجرا و باهاش یه جا رورهن می‌کنی توی شهر و همون جا زندگی می‌کنی
صد در صد خانواده است مخالفت میکنن دعوا می کنن و حتی شاید تزدت کنن ولی تو بگو می خوای مستقل باشی و اجازه دخالت به کسی نمیدی
من خودم یه با را جدا شدم توی شهر کوچیک و تجربه دارم
ازدواج من باعث شد دوست صمیمیم بخاطر من بیاد توی اون شهری ک هستم ازدواج کنه که بتونیم تا اخر عمر کنار هم باشیم ، حالا من میخام برگردم چون شوهر من عشقی بهم نداره اما دوستم یه تونست شوهرشو عاشق خودش کنه ، من تمام راه هتیی ک بلد بودم رو امتحان کردم اما هیچ کدوم روی شوهرم تاثیری نداره و به این نتیجه رسیدم ک کلا دوسم نداره و تلاشام بی فایدست ، فقط سوالی ک همیشه تو سرم میچرخه اینه ک اگه دوسم نداشت چرا باهام ازدواج کرد
بهترین پیشنهادی که الان می‌تونم بهت بدم تمرکز کردن روی خودت و به علایق خودته .
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز