اینقدر گوشه گیرم و همش تو فکرو خیالم به خودم اومدم دیدم هیچ دوستی نمونده برام توی محل کار سلف همه با هم میشینن غذا میخورن من تنها یه گوشه. همش فکروخیال میکنم بخاطر مشکلاتم همش گوشه گیر و ناراحتم. میدونم جنگه و حتی معلوم نیس فردا چی پیش بیاد ولی واقعا اذیت میشم از اینکه حساسم و اشکم دم مشکمه همش فکر میکنم ناکافی و بدرد نخورم. همش حس میکنم از همه عقبم
الهی...
برو یوگا یا رقص خیلی خوبه
همه ما خانوما خیلی فکر میکنیم هر چیزیو خیلی مرور میکنیم تو ذهنمون
منم اینجوریم به خودم میام میبینم ۲ ساعته تو فکر بودم
دقیقا همین
پارتنر کسافت من ک یکسال باهاش بودم بعد یکسال کات کردیم بعد پریشب بهش پیام دادم کلی حرف بارم کرد خیلی دلم شکستتتت
بعد فهمیدم میخاد با اکسش ک قبل از من باهاش بود دوباره بهش پی بده و رل بزنه
میدونید چی میگه
میگه اون بلد بود منو رام کنه برعکسه تو
بلد بود چجور نگهم داره هع گف دوسش داره قبلا چهارسال باهاش بوده کات کرد یکسال باذمن بود
درصورتی ک قبلا بدشو میگفت
میگفت ی تار موتو ب اون نمیدم
واقعا شکستم
ی ادم چقد میتونه نامرد باشه
گوشه گیریم برا همیناعه
با فکر و خیال هیچی درست نمیشه و تغییر نمیکنه
باید روحیه خودتون تو همین آنی که هستین حفظ کنین
از آینده نامعلوم که کسی نمیترسه
اتفاقا برین تو جمع آدمای حسابی البته
خیلی راحت تعامل کنین تا تخلیه روحی بشین
وگرنه عمرتون بیهوده میگذره به ناراحتی
وای کاش من اینجور بودم کلا دوست ندارم با کسی باشم ولی محل کارم بهشون برمیخوره اگه باهاشون نباشم
اینقدر عشق میکنم تنها باشم هیشکی اطرافم نباشه فقط در حد سلام علیک باشه ولی بعضی جاها دیگه زورم نمیرسه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
