می‌خوام تجربیاتم رو در مورد بعضی چیزا بهتون بگم امیدوارم هیچوقت به دردتون نخوره
می‌دونم خیانت خیلی وحشتناکه ولی با یه نگاه به دادگاه و دفاتر طلاق میبینین که خیلی زیاده
این وسط عده ای هستن که خب بنا به شرایط میبینن که موندن تو زندگی به نفعشونه حالا یا صرفا به خاطر بچه یا وابستگی مالی به همسر یا نداشتن حامی و اجبار خانواده به موندن
یا یه سری هم مث من هم هنوز همسرشون رو دوست دارن و هم اینکه تمام شرایط رو کنار هم گذاشتن دیدن که از هر نظر نگا کنن به نفعشونه
ولی می‌خوام یه سری چیزا بگم که حواستون باشه
اولا اینکه میگن ازدواج بدون رضایت همسر اول قانونی نیست یکی از اون قانوناییه که هزار تا راه در رو داره
مثلا طرف خونه گرفته بدون اطلاع همسرش و با خانمی رابطه داشته و با هزار جور روش نفر سوم موفق شده یه عقد دایم ثبت نشده انجام بده و همون برگه که آخوند میده می‌تونه به سند ازدواج تبدیل بشه راحت خانم می‌ره از دادگاه حکم میگیره که من با این مرد خونه مشترک دارم و عقد باید رسما ثبت بشه
و میشه فقط با یه برگه که حکم قاضیه
و هیچ دفترخونه ای به خاطرش پلمپ نمیشه
و اجازه همسر اول ابدا لازم نیست
اما چیزایی که لازمه بدونین وقتی متوجه همچین چیزی شدین اینه که به محض اینکه فهمیدین همچین چیزی شده حتی اگه همسرتون پشیمون شده اینه که فورا برین اداره ثبت اسناد و اموالش رو بازداشت کنین در قبال مهریه اینجوری اگه چیزی به اسمش باشه حتی اگه اون زن مهریه سنگینی داشته باشه اول مهریه شما داده میشه
اما اگه اون زن مهریه ش از اموال همسر شما ارزشش بیشتر باشه یا در همون حد باشه اگه زودتر بره توقیف بگیره دیگه شما مجبوری با دست خالی یا ادامه بدی یا جدا بشی چون حق تقدم با اونه که اول توقیف گرفته و لینو خیلیا نمیدونن
فکر نکنین با خودتون که شوهر من نههه اینکارو نمیکنه محاله و فلان من محالاتی دیدم که ممکن شده که باورتون نمیشه
لطفا منو بازخواست نکنین فقط گفتم این چیزا رو بهتون بگم که همه چیو با هم از دست ندیم