خواب دیدم یه قورباغه فشنگ و مهربون تبدیل به گربه وحشی میشه و هرچقدر میندازمش بیرون از خونم بازم میاد . هرچقدر میزنم تو سرش با چاقو نمیمیره . بی جون میشه اما نمیمیره . میندازمش بیرون دوباره و فکر میکنم مرده اما اینبار در نقش یه گربه دیگه میاد و با مامانم مهربونه ( توخواب دقیق حس میکردم تظاهر میکنه ) مامانم میره تو حیاط یهو گربه با خنده شیطانی نگام میکنه و میفهمم همون گربس و نمرده
این دفعه با پسر خالم که مثل داداشمه میبریمش حمام بزور و تو وان خفش میکنیم
این دفعه واقعا میمیرم و چون خیالمون راخت بشه از اینکه زنده نمیشه ، استخون هاشو تیکه تیکه میکنیم و مامانم خون گربه رو نگه میداره میگه خاضیت داره
حالا عصر با شوهرم میگفتم میخندیدم و گوشیم دستش یود رفتم اشپزخونه کیک بیارم یهومثل دیوونه ها بهم حمله کرد چرت و پرت گفت. هرچقدر از خودم دفاع میکردم بذار بهت توضیح بدم نمیذاشت و زد تو گوشم با مشت که ۵ساعت تو حمام دستمال گذاشتم خونش قطع شه
دقیقا اندازه همون خون گربه ، خون از دماغم اومد
دقیقا مامانم دستمالارو برداشت گفت فردا ببریم پزشک قانونی
دقیقا این دفعه شوهرم برام میمیره