من خواهرم روز شنبه بستری شده بیمارستان بعد روز یکشنبه عمل شده .تو مرکز استان .منم نه ماشین دارم و نه شوهر ولی خب روز عملش صبح ساعت هفت رفتم ظهر بعد اینکه از اتاق عمل اومد و حالش جا اومد برگشتم .به مادرمم گفتم تو برو تا شب من بمونم شب یا دختراش بیان یا خودت بیا که من برگردم چون پسرم ده سالشه وتنهاست توخونه .ولی مامانم گفت خودم میمونم برو .و من اومدم ولی خب هرروز زنگ میزدم وحالشو میپرسیدم امروز زنگ زدم چند باری جوابمو نداد سه بار زنگ زدم .از اونجایی که خواهرم خیلی پر توقعه فکر کنم نا احت شده که چرا تو این چند روز ملاقاتم نیومده یا نیومده همراهم باشه .خودش دوتا دختر 14ساله و23ساله داره خب من یکشنبه اونجا بودم چهارصدتومنم هزینه ی ماشینم شد .سه ماهه بیکار هستم ودلیل نرفتنم تا پول .بی شوهری . ودور بودن ..زنگ بزنم یا منتطر باشم خودش زنگ بزنه؟ میخام اگه نزد منم دیگه زنگ نزنم
تو این یکماه همش پسرمو تنها میزاشتم تا یاعت ده یازده شب و باهاش این دکتر اون دکتر . ولی لین ادم انقدر ناسپاس وقدر نشناسه که انتظار داره فقط تو خدمتش باشه ازت دلخور باشه همه ی محبتاتو نادیده میگیره .فقط میخواد سواری بدی بهش
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خب اگه دستش بنده شب یا فردا که دستش ازاد شد زنگ بزنه . یا دخترش که پیششه اون زنگ بزنه بگه خاله مامانم کارداره یا حالش بده .من میدونم فاز ناراحتی گرفته جواب نمیده
دیگه اگر بهانه آورد صحبت نکرد ، نزن اما قهر هم نباش
یا اینکه به مادرت اینا رو بگو بش بگه
شایدم ملاقاتی میان یادش میره
اینکه اگر چشم آبی و یا مسیحی باشن ازشون دفاع کنیم ، و اگر رنگین پوست باشن ، بگیم به ما چه ؟ نشونه با کلاسی نیست ، نشونه زیر پا گذاشتن انسانیت هستش ... #بخاطرکودکانترسیدهیبیدفاع