سلام الان که دارم این تاپیکو میذارم حالم خیلی بده شوهرم که یکساله باهاش عقد کردم بعضی ویژگی های خودشیفته رو داره ، ولی عشق هست علاقه هست گذشت هست، خیلی حاد نیست ولی من تازه با مفهوم خودشیفته اشنا شدم حالم بشدت بده من تازه عقد کردم الان من نگران اینده هستم هر چی پست و متن در مورد خودشیفته میخونم جای امیدواری ندارن میترسم بیچاره بشم چیکار کنم ،تا الان همه چی خوب بود پیش مشاور رفتم از طریق ازمون یه چیزایی گفت که دلم ریخت ، روز و شب ندارم😔
من یکیشو داشتم
خیلی حاد بود دستکاری روانیم میکرد
سواستفاده میکرد ازم
دارم جدا میشم
منم ۱ ساله عقد بودم
نمیدونم اصلا درمان داره یا نه
اون رگه های پارانویا هم داشت
اصن یه وضعی...
خود شیفته
درونگرا
دو قطبی
هر سه تاشو شوهر من داره
هر کدومش عذاب
مرد خودشیفته هر چی و برای خودش میپسنده برای زن نمیپسنده
خودخواهه خودش میتونه هر کاری کنه اما بقیه نه اگرم نتونه کنترلت کنه متوصل به خشونت و بازی روانی و قهر و پرنسس بازی میشه
همیشه حقتو میخوره با دروغ و فریبکاری وعده های پوچ
خودت متوجه میشی موجود خودخواه و زورگوییه و از زن ساده و مظلوم باج میگیره
ببین ی روز عاشق بود یه روز فارق
یه روز خانومش بودم ی روز تهمت جن.سی میزد
به خانوادم تهمت میزد
اخرشم من مقصر بودم
با محبتای کلامی فقط منو جذب میکرد فقط
چون میدونست خیلی روم تاثیر داره
ولی با همین محبتا ازم پول می‌گرفت
همش منو با بقیه مقایسه میکرد
یلدایی و مراسمات دست رو چیزای گرون قیمت میذاشت
جدا از خودشیفتگیش خیلی بی فرهنگ بود خیلی
دقیققققا برا منم اینجوره حررات ندارم بخوابم حتی چون ببینه وودش خوابه منم باهاش خوابیدن بیدار میشه من باعث همه بدبختیاش میدونه و تو چی ا دیگه هم همینجور کلا منم دارم جدا میشم ولی اسی اگه شوعرت خوبه صرفا چرا سر خوندن یسری مسائل اینجوری داری فکر میکنی تعجب کردمااااا مهم عمل شوهرته و اینکه چقدر اونجور باشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
