من 28 سالمه شغل دارم خانوادم سالمن خداروشکر تا حدی دستم به دهنم میرسه عالی نیست شرایطم ولی سخت نمیگذره بهم اما اضطراب ول کنم نیس عین یه سایه سیاه رو همه ی اتفاقای خوب و بد زندگیم افتاده خسته شدم ازش......
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه وقتا فکر میکنم فقط منم که اینجوری ام و این حسای بدو تجربه میکنم همش اطرافیان بهم میگن ناشکری ولی ...
نه اتفاقا خیلیا اینطورن بنظرم شاید به ترومای بچگی و گذشته هم برمیگرده این ترس و استرس ولی سعی کن به چیزای خوب فکر کنی شکر گذاری کن و یادت نره که همه با یه مشکل دارن زندگی میکنن ولی شاید تو ازش خبر نداری و اینکه به این فکر کن که تهش هیچیه سخت نگیر و زندگی کن
همش باید یکی باشه بهم اینارو یاداوری کنه وگرنه تو فکرای منفیم غرق میشم شما خوابتم شده بهم بریزه؟
طبیعیه چون ذهن انسان فراره به همههه چی فکر مکنه چه منفی چه مثبت ولی این تویی که وقتی افکارت منفی میشه سریع به یه چیز مثبت فک کن ب اینه چقد خانودم خوبه چقد کارم خوبه و درامد دارم و....