دوستان تو تاپيك هاي قبلم گفته بودم دوستاي شوهرم همش ميان خونه ما و بساط ميكنن و منم راضي نيستم همين باعث بحث شده بين منو همسرم شده بود كه همسرم به من گفته بود اگر ناراحتي خوشگلدين منم خيلي بهم برخورده بود و دعوامون شده بود
من ديروز بعد از ظهر كه از سركار برگشتم ديدم شوهرم خونست ولي من اصلا بهش محل ندادم و لباسام و پوشيدم رفتم خونه مامانم ساعت ده و نيم برگشتم ديدم دوستاش اومدن و نشستن پاي بساط و بازي من يه سلام خشك كردم رفتم تو خونه ديگم بيرون نيومدم
بقيش و بگم؟