سلام خدای مهربون
منم زهرا
دختری مهربون ،دختری که قلبشو شکوندن
دختری که سال ها آرزوهاش موند تو سینش
دختری که سخت بزرگ شد
دختری که گذاشت همه به جاش تصمیم بگیرن
دختری که همیشه به چشم دیده بقیه آرزوهاش زندگی کردن
اومدم بهت بگم زهرا هیچوقت دهنش به نفرین باز نشد چون از تو میترسید
میگفت من کی باشم به بنده خدا نفرین کنم
حالا اومدم در خونت بزنم
منو میشنوی یا نه؟رام میدی یا نه؟
میگن خدا دل شکسته هارو جواب میده
میگن با دل شکسته خدا رو بخوای نگات میکنه
اومدم بگم دلمو شکوندن
خدایا من سکوت کردم مگه تحمت زدن
مگ با سرنوشت یه دختر بازی کردن
مگ دروغ گفتن تو روی ادم جواب نداره؟
اخه خدایااا من دستم به جایی بند نبود
من چطوری ثابت میکردم
ببین خدا من دوباره قرصامو شروع کردم توی دو روز شیش تا قرص اعصاب خوردم
خدایا من فقط بیست سالمه
نگذر خب؟
از اشکای شبونم از اون وقتایی که صبح بیدار میشم با تپش قلب
از اینکه تو این گرما بدنم یخ یخ شده
جوراب پشمی میپوشم و دوتا بولیز میپوشم
لطفا نگذر
من سکوت کردم که تو جواب بدیا مشتی
نا امیدم نکن
بزار نگم که خدا دید و کاری نکرد
خدایا من تورو به شیش ماهه قسمت میدم
به علی اصغرت قسمت میدم
به ابروی زهرا قسمت میدم
به ناله های حضرت زینب قسمت میدم
تورو قسم میدم به دستان بریده حضرت ابلفضل
تورو قسم میدم به سر بریده امام حسین
که از حق دختری که دو نفری تخریبش کردن
تو روش دروغ گفتن بهش تحمت زدن نگذری
واقعا نزار بگم که خدا دید و کاری نکرد
من فقط تورو دارم
فقط و فقط تورو دارم
20خرداد
ساعت 23:۰۲