خیلی تلفنی حرف میزنه و ی سری چیزای خانوادگیشونو از من پنهان میکنه بعد از چند ماه بهم میگه یا به گوشم میرسه از این موضوع توقعی ندارم اما یکمی بهم بر میخوره از اینکه خیلی صحبت میکنن یا ی وقتی هم زنگ نمیزنه مامانش میگه چرا زنگ نمیزنی چون من با مامانم دو بار زنگ میزنم تو روز اینم اینطوری یا ی چیزی توضیح میدم شوهرمم حتما باید به مامانش ی چیزی رو توضیح بده و طولانی صحبت کنه
عزیزم با مامانش تنهاش بزار
مامانشم براش بپزه و بشوره
دوروز براش هیچکار نکنی ادم میشه
عزیزم یه حریمی وجود داره بین اونو خانوادش که شاید نیاز نباشه شما بدونی ولی این حریم باید متوسط باشه و شما رعایت کنی همسرتون رعایت کنه
چقد بیکاره
ذروزی دوبار به مادرت زنگ میزنی بعد ناراحتی چرا شوهرت به مادرش زنگ میزنه؟
خب عزیز مادرت ۹ ماه شما رو حمل کرد دنیا اورد پرورش داد تربیت کرد مادر اون بینوا درخت کاشت بچه چید ازش؟
چقدر از این مدل مردا بدم میا بعد از ازدواج همچنان وابسته مادرشونن
ببخشینا جفتتون وابسته اید دیگه
چ خبره روزی دوبار از چی حرفی میزنین تمام جیک و پوکتون و میگید ب خانواده هاتون
روزی ی بار حرف بزن اونم وقتی شوهرت خونه نیس
من زیاد با تلفن حرف نمیزنم حرفم بزنم موقعیه ک شوهر خونه نیس
همسرم زیاد با مادرش حرف میزنه یعنی اون ز میزنه چرا نیومدی چیکار میکنی کجایی حس کنترلگریشون اذیتم میکنه
ببین شما خودت حریم و حفظ کنی کم کم اونم یاد بگیره، تو حرفات اینو القا کن ما خودمون خاتوادیم باید حریممونو حفظ کنیم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
