مامانش گیر داده ک منو ببینه
از ی طرف ما ی استانیم اونا ی استان دیگه تقریبا 45مین فاصله هست
خونه دوست پسرم طبقه دومه من میرفتم پیشش میدونستم منم
ولی از نزدیک منو ندیده
از طرفیم ابجیم تو کاره رفتن پیشه دعا نویسه و اینا دعا نویس گفته مادرش فک میکنه دختر بی فرهنگی هستی باید بری پیشش ببینتت
ولی ب نظره خودم خب من برم اونجا بعدش میرم بالا دیگه نمیگه این دختره چقد بی کس و کاره؟حداقل قبلاً تو روی خودش نرفته بودم