من یه دختر شش ساله دارم ؛خواهر شوهرم دم به دیقه میاد دخترمو میبره بیزون ساعت ها ؛خودش دختر داره ولی چون طلاق گرفته دختر منم میبره سه تایی باهم برن بیزون ؛ازینطرف چون شوهرم خیلی تعصب داره رو خواهرش اگه اعتراض کنم میگه نه حق داری مامانتو ببینی یا اونا نیان ؛یه همچین چیزی ؛چکار کنم ک نذارم ببرن دخترمو
توام برو
دفعه بعد بگو خودت با دخترت برنامه داری
خودتم برو
یا بهونه بیار
خوبه که
اون از خوبیشه
ولی بگو دل نگرانم و فلان توم حق داری
یبار نا محسوس تعقییش کن ببین کجا میبره
اگه مداظبش بزار ببره
چه اشکال داره ؟
حتما به خاطر دخترش میبره
و دوست داره دختر شما رو هم
عمه ست دیگه
منم عاشق دخترای داداشمم
ب دخترت بگو عزیزم وقتی بابا و مامان میخوان برن بیرون شما حق داری بری
اگه اینبار عمه اومد بگو من باید با مادرم بیام و تنهایی دوست ندارم بیام
نمیتونی کلا مانعش بشی فقط بعضی روزا بگو حس میکنم تب داره نیاد بهتره یا بگو امروز بهونه گیر شده اگه بیاد اذیت میکنه
به نظرم به دخترت بگو فردا بیا باهم بریم پارک دوست دارم دوتایی باهم خوش بگذرونیم یا بازی کنیم امتحان کن این روشو
وا مادرشی پرستارش ک نیستی اگ دور از جون بلایی سرش بیاد همین شوهرت جلوت لال میشه پس نذار بره بجنگ براش
یکی دوبار در ماه اونم با نظارت بزار ولی دم ب دقیقه نه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
