2777
2789

شوهرم پولشو داده بود قربونی کرده بود بعد گوشتشو بردیم خونه مامانش،، داشتیم که تقسیمش میکردیم مادرشوهرم بخش زیادیشو برداشت که این واسه این دخترم این واسه اون دخترم این واسه خودمون این واسه خواهرم و... 

منم وسطش دیدم هیچی برا خودمون نمیمونه گفتم علی(شوهرم) ماهیچه دوس داره به زور برداشتم حتی اونم میخاست برداره بعد گفتن من

تموم که شد شوهرم اومد دید گف همین واسمون مونده؟ گفتم مامانت همه رو برداشت دیگه

دیگه اصلا ادامه نداد حرفو عوض کرد

میخاستم بهش بگم مامانت گدا گشنه تشریف داره ولی چون واقعا وضع مالیشون ضعیفه گفتم دلش میشکنه اینطور میگم، ولی واقعا اعصابم خورده😑😑😑

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792