منم اینطوری بودم که نادیده گرفته میشدم و این ها نمیدونم چطوری باهاشون رفتار میکنی مثلا کم حرفی یا پر حرف
من خودم عین خودت بودم کم حرف یا حرف میزدم سریع میدیدی اونا حرفمو قطع میکردن انگار که احساس بی ارزشی و اضافی بودن دست میده حتی تولدمم یادشون نبود،حالا چرا؟چون اونا راجع سلایق مشترک میگفتن ولی من چون هم سلیقه نبودم مهره سوخته بودم
تنها راه قطع ارتباط بود،بعدش دوستای خوب پیدا کردم و حرفمم قشنگ میشنیدن حالا رازش چی بود؟این که همون اول با دوستای جدیدی که داشتم من بیشتر حرف میزدم یعنی یجور رهبری اکیپ رو دستت بگیر و اعتماد بنفستو ببر بالا بدون که هیچی کم نداری اگه جایی میرین تو اول شروع کن مثلا لیست وسایل و گروه بندی رو انجام بده اینطور تو رو بالاتر میبینن و هیچوقت پیششون از غمات و چیزایی که نقطه ضعفته یا چیزایی که توشون اعتماد بنفس نداری نگو،من عادت داشتم بگم ولی پیش دوستای جدیدم نگفتم چون بگی اولا یه روز همونو میکوبن سرت دوم این که فک میکنن انرژی منفی داری و ازت دور میشن،خلاصه همیشه یجورجمع رو دستت بگیر شروع کننده حرف باش،سعی کن ارتباطتتو با ادما بیشتر کنی اجتماعی تر شی اینطور بهت احترامو میذارن و بهت نزدیک تر میشن