2777
2789

دو روز پیش باهم دعوامون شد بخاطر یه تیکه خوراکی که چرا من جلو پدر مادرم ک مهمون بودم گذاشتم و ازش برای شوهرم برنداشتم که تو اتاق بحثمون شد من صدامو خیلی بردم بالا و آقا گفت لیاقت ندارین.یعنی هممون.

از خجالت حرفش ۱۸ ساعت تو اتاق خودشو حبس کرد و بیرون نیومد .

من قصد نداشتم با مادرم اینا برگردم ولی دقیقه ۹۰ ک دیدم پدر مادرم دارن میرن این از کنارشون رد شد به خدافظی نداد

حالم دگرگون شد منم جمع کردم باهاشون اومدم.(۵۰۰کیلومتر دور)

دیروز اومدم ک هیچ پیامی نداد فقط اینستا یه کلیپ فرستاد

ک نوشته بود اگه  گمان میکنی دلتنگت نیستم گناهکاری

من ری اکشنی نشون ندادم

دلم میخواد بهش پیام بدم ولی یادم میوفته خانوادمم بی حرمت کرده

پشیمون میشم

از یه طرفم میترسم بهم خیانت نکنه ای بابا از استرس نمیدونم چیکار کنم😔

یه راهنمایی خواهرانه کنین منم استفاده کنم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم درسته کار شوهرت بد بوده ولی از من می‌شنوی این راهش نیست . تا کی میخای اینجوری ادامه بدی برگرد ولی تنبیهش کن . باارامش بهش بگو از دل خانوادت در بیاره 

ارزش نداره

معجزه میشود این صبر 💚🌱 خداوندا تقدیس شود نام تو

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792