2777
2789

دلم گرفته چند روزه عصر که میشه بیشتر حالم گرفته میشه 

زندگی باهام نساخت تو این مدت بلاهایی سرم اومد که هیچ وقت فکرشم نمیکردم 

کاش برمیگشتم سال 99 اون موقع 22 سالم بود تازه لیسانس گرفته بودم خوشحال بودم که دانشگاهم تموم شده راحت شدم . نمی‌دونستم پایان روزای خوشمه 

همیشه از طولانی بودن مسیر دانشگاهم با اتوبوس رفتن کلاسای طولانی شاکی بودم اما الان آرزومه برگردم به اون روزا 

کاش جور دیگه تصمیم میگرفتم درسمو ادامه میدادم و به فکر کار و پیشرفت بودم 

از تنهایی گفتم زود ازدواج کنم از ازدواج یه تصویر رویایی و عاشقانه تو ذهنم بود کسی که همیشه پشتم باشه و تنهایی هامو پر کنه اما نشد 

اگه برمیگشتم سال 99 هیچ وقت به ازدواج فکر نمیکردم 

رنجای زیادی کشیدم تا فهمیدم گاهی تنهایی نه تنها بد بد نیست بلکه یه نعمته 

الان بزرگ شدم دیگه تنهایی زندگی کردن اونقدرا هم بنظرم وحشتناک نیست دیگه برام مهم نیست زندگیم مثل بقیه عادی پیش نرفت دیگه مهم نیست تو تنهایی قراره بمیرم 

هیچی برام مهم نیست بی حس شدم به این نتیجه رسیدم نمیشه با سرنوشت جنگید پس راحت زندگیمو میکنم دیگه حرص و جوش نمیخورم چون هر چی قراره بشه میشه 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

کاش با این مغز بالغ برمیگشتم سال ۸۰ و دوباره هفت سالم میشد حس میکنم تو زندگیم زیادی و الکی غصه خوردم و سختی کشیدم

گاه باید رویید                                                                                       از پس ان باران...                                                                                     گاه باید خندید ...                                                                                 بر غمی بی پایان....🦋

کاش با این مغز بالغ برمیگشتم سال ۸۰ و دوباره هفت سالم میشد حس میکنم تو زندگیم زیادی و الکی غصه خوردم ...

آره دقیقا 

منم حس میکنم الان بزرگ شدم مغزم کامل شده کاش میشد برگردم واقعا 

منم خیلی خودمو عذاب دادم سر چیزایی که الان می‌بینم یه ذره ارزش نداشت 

حوصله شو ندارم واقعا توضیح بدم فقط اینو بگم ازدواج کردنم گند زد به همه زندگیم

من هم مشکلات بسیار زیادی رو بعد ازدواج تجربه کردم ولی تاسف خوردن دردی رو دوا نمیکنه به کمک خانوادت و خانواده اش و مشاور سعی کن مشگل رو حل کنی.

من هم مشکلات بسیار زیادی رو بعد ازدواج تجربه کردم ولی تاسف خوردن دردی رو دوا نمیکنه به کمک خانوادت و ...

متاسفانه حل شدنی نیست. طرف من نه به حرف کسی گوش میده نه مشاوره میاد فقط ماموریت داشت بیاد زندگی منو نابود کنه همه امیدمو ناامید کرد 

عزیزم اشکالی نداره تو که مقصر نیستی ،ی گروه ایتا داریم ۴ نفر عضو داره سه نفر شرایطشون عین شماست

همین که مقصر نیستم و این اتفاقای بد برام افتاد دردناکه 

کاش یه تقصیری داشتم همیشه کنار اومدم با هر چیزی ولی نشد 

همین که مقصر نیستم و این اتفاقای بد برام افتاد دردناکه کاش یه تقصیری داشتم همیشه کنار اومدم با هر چی ...

منم مقصر نبودم ولی اون که مقصر بود سریع ازدواج کرد بچه دارم شد من الان ۹ سال جداشدم سنمم رفت بالا 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز