مال من بهترین و بدترینش یه شب بود
هرسال پدربزرگم ۵تا گوسفند قربونی می کرد و همه بچه ها نوه هاش جمع میشدیم ناهار به صرف دل و جگر
۱۱ سال پیش آخرین سال این دورهمی بود بعد از عید قربون دایی جوونم تو خواب سکته کرد یک هفته بعد از چهلمش پدربزرگم دق کرد و یکسال بعدشم مادربزرگم مرد و در اون خونه برای همیشه بسته شد😔
هرسال روز عید قربان دلم اندازه دنیا می گیره