اصلا نمیدونم چطوری توصیفش کنم انگار قبل از مادر بودن یه آدم کاملا متفاوت بودم و الان اصلا اون نیستم…خیلی وقتا دنبالش میگردم که دوباره پیداش کنم اما نمیشه،،همه چیز عوض شده شایدم مریضم روانم مشکل پیدا کرده درهرصورت کاملا یه آدم جدیدم درحالیکه اون قبلی رو بیشتر دوس داشتم🥲
فکر کنم همه اینطوری باشن من خودم مجردم ولی اون دختر ۱۸ ساله درونمو گم کردم چه برسه به تو که مادری
مادرشدن ی حس جدید خوب اره اولش سخت بخاطر زایمان فشاری اومده ولی بعد چندماه خوب میشی
وااااای یکی مثل خودم منم داغون شدم روانم بهم ریخته از خدا هم دور شدم
مادر که میشی انگار خودتو فراموش میکنی یادت میره باید خودتو دوست داشته باشی
منم حس میکنم شوروشوق قبلم کامل از بین رفته
حق داری
وقتی مادر میشی کل زندگیت عوض میشه
تا قبل از بچه مرکز دنیا خود آدمه. کنارش شاید افراد دیگه‌ای هم باشن ولی اصل خود آدمه.
بعد از بچه مرکزیت دنیات میشه بچه
کلا دنیات عوض میشه. ناچارا خودتم عوض میشی.
من دیگه حوصله هیچ کس و هیچ چیزی رو ندارم حرفای بقیه میره رو اعصابم خصوصا حرفا و کارای خانواده شوهر
اولاش خیلی حس مبهم داری بعدش لحظاتت خیلی شیرین میشه مخصوصاً وقتی با شیرین زبونیش میگه بیا بقل ماما اوف شدی😍😘
حالا اگه یدونه دیگه م زود بیاری که مثل واسه من شیر به شیر بشن وارد یه مرحله بالاتر میشی و دیگه اصلا یادت نمیوفته خود قبلیت جطور بودی منکه خودمو همه چیزو یادم رفته سلامتیم رو دارم از دست میدم و مثل ربات شدم هر روز یکار های مشخص که همش مربوط به بچه هاست رو انجام میدم و در کنارش باید حواسم به همه ی جوانب دیگه ی زتدگی هم باشه.....البته من تو شهر غریبم و کاملا تنها هیچ کسی نیست کمکم کنه حتی برای یک لحظه....
مادر شدن سخته من بعد بچه دوم که چهل روزه دیگه اون ادم سابق نشدم استرس شدید وسواس شدید دکتر گفت باید قرص مصرف کنم بخاطر این استرس و وسواسی
من مجرد بودم خیلی خیلی ب خودم اهمیت میدادم ولی الان شدم کوه استرس وای خدا بچم تب نکنه عفونت نکنه نیفته !! کلا شدم منبع استرس ک تنها چیزی ک یادم نیست خودمه!
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
